یک شعر




دستم پر از تاول زخم
وپیکرم آماج تیر های زهر آگین کینه
و بر گونه ام ،
سیلی سخت بی اعتمادی.
و من ،
این چنین
سر سخت و استوار
گام بر می دارم.
و من،
این چنین باید
زاده شوم.
این چنین سخت و پر درد
و پر آزمون.
بر مهر شان بوسه می زنم
و بر درد شان
اشک می ریزم
و بر دوستی کجشان
مغموم می شوم
چرا که ،
دوستشان دارم
چرا که ،
زخمم،
از بهر آنانست.
و من ،
چه شاد و سر فراز
چه عظیم
خویشتن را می بینم.
----
منصوره اشرافی - از کتاب " خورشید
من کجاست؟" منتشر شده در 1384

No comments: