Joan Miró. Drawing-Collage with a Hat. 1933. Pencil and collage on paper. 106.7 x 69.9 cm. Private collection
رضا فرمند
جهان نباید زور بگوید؛ خدا نباید زور بگوید!
رستگاری را هیچکسی نباید به من معنا کند
آبجویی که تابستانم را خنک میکند چرا ننوشم؟
*
من با یار خودم عشق میورزم تو چه میگویی؟
هر واژهای باید بتواتد در ایوانش آسوده بنشیند
*
من به تنهایی در رودخانهی زندگی غلتانده میشوم؛
و به سنگهای ریز و دُرشت میخورم
خدا هم اگر هست باشد و اگر نیست نباشد
در واژهها هیچ زوری نباید جا خوش کند
*
واژههای من کاروانسرای هیچ خدایی نیست
واژههای من کاروانسرای هیچ پادشاهی نیست
هیچ کس نباید آنجا بیاجازهی من وارد شود
*
جهان نباید زور بگوید؛ خدا نباید زور بگوید!
رستگاری را هیچکسی نباید به من معنا کند
آبجویی که تابستانم را خنک میکند چرا ننوشم؟
مه ۲۰۰۷
No comments:
Post a Comment