Perfection
رضا فرمند
با نگاه هم میتوان لگد زد!
با سکوت هم میتوان سیلی زد!
با سخن هم.
زمان، گره نمیخورد!
من گرههایم را به چشمهای زمان پرت میکنم!
*
من همهاش در پی یک تکه سکوتام
تا آرمانهایم را ببافم
*
من هیچگاه نخواستهام که زنی را در تنهاییام بکارم!
من هیچگاه نخواستهام که زنی را در آشپزخانهام بکارم!
من هیچگاه نخواستهام که زنی را در بسترم بکارم!
من هیچگاه نخواستهام که لبخند فرزند آیندهام را
از زندگی زنی برویانم!
عشق که نباشد
شعر و بستر و کودک و آشپزخانه با هم در نمیآمیزد!
*
من همهی وقتام را به خوردِ واژهها دادهام
من باور کردهام که با واژهها میتوان جهانی ساخت
من به آفریدگاری خود ایمان آوردهام
من شعرم را باور کردهام
من آموختهام که کجا بایستم
تا قطار شتابناکِ زمان را سوار شوم.
*
من زندگیام را به دجلهی شعر میافکنم
و با هیج ایزدی هم در هیج کوه و بیابانی عهدی نبستهام!
۱۸ آپریل ۲۰۰۷
No comments:
Post a Comment