پُل سِزان ( Paul Cézanne)
وجودی
نامهربان
دشت
از خوابی هزار ساله برمی خیزد
و
خون جوان تو
در
رگهایش
سردی
را می شوید
و
زمین از انتظاری طولانی
بار
ور می شود
و
من خستگی قرنها فصل زمستان
بدوش
می کشم
و
در انتظار رویای تو
پیر
میشوم
و
بازوانم را
در
آغوش میکشم
تا
قامت سترگ تو را
ترسیم
کنم
.
فرهاد
فرهادپور
No comments:
Post a Comment