« قرار»
گویا، چنین قراری نیست
که پیله،
بشکافد
تا پروانهای بی نظیر
بهار را،
به آفتاب و پرواز سپارد.
بی خودی دلخوشم
به تعبیر کفش ها،
سفرهای دور و دراز
و بافتن رویاها.
این تارهای تنیدهی تنهایی
سر انگشت هیچ ساحری
روزن ِ نور را،
نخواهدش تاباند.
تو به همان تنهایی خود
من در این پیلهی، خویشتن
ما همه تنهاییم.
منصوره اشرافی
No comments:
Post a Comment