Michael Kenna
شعری بی عنوان
شب چو رقصی جادو
می خرامد به همه صحنه دشت
و نگاه پرسش از درِ روزنکی
سخت مجذوب طلوع فرداست
باد با انگشتان دست در حلقهً گیسوی بلوط
پچ پچ برگ به یک برگ دگر
چو صدایی آرام
درنهایت شاید
خبری هست ز یک مرگ دگر
ناصر علی زاده
No comments:
Post a Comment