پُل سِزان ( Paul Cézanne)
درک زیبایی توسط ماشین
در گذشته های نه چندان دور، "ادراک" یکی از
قابلیتهای منحصر به فرد انسانی به شمار می رفت و هنوز هم بسیاری آن را مختص انسان
می دانند. اما امروزه اندک اندک این مرزها درنوردیده می شوند و "ادراک"
در ماشینها به سرعت در حال تکامل تکامل است. با یک مفهوم ساده و در عین حال واقعی
آغاز می کنیم، درک زیبایی.
آیا تا به حال فکر کرده اید که ممکن است یک ماشین بتواند
زیبایی را درک کند؟ چنین امری هنوز هم ممکن است محال به نظر آمده و تنها در
داستانهای علمی-تخیلی تحقق پذیر باشد. اما اخیرا ابزاری در دانشگاه ایالتی
پنسیلوانیا طراحی شده که می تواند به عکسها با توجه به معیارهای زیبایی شناسانه
امتیاز دهد، به عبارتی این ابزار قدرت تمییز تصاویر زیبا و زشت را دارد. با مراجعه
به وب سایت این دانشگاه می توان نحوه عملکرد این ابزار را بر روی هر عکس دلخواه
دید*.
هرچند این ابزار در ابتدای راه است، اما نتایج بحث
انگیزی به دنبال خواهد داشت. آنچه که بدیهی به نظر می رسد اینست که با توجه به
پیشرفت های اخیر در زمینه هوش مصنوعی و روشهای یادگیری، می توان انتظار داشت که یک
ماشین در آینده ای بسیار نزدیک نسبت به آنچه که برایش خوشایند می نماید واکنش نشان
دهد. واکنش در برابر مشاهدات به عنوان محصول اصلی و کنش طبیعی فرایند "درک
زیبایی" اجتناب ناپذیر خواهد بود. گرچه فرایند درک زیبایی یکی از غامض ترین
مسائل فلسفی است، اما به نظر می رسد که این یگانه توانایی انسان نیز رفته رفته
رقیب سرسختی پیدا خواهد کرد.
فارغ از دستاوردهای علمی این گونه پژوهش ها و اینکه آیا
هنوز به اندازه انسان توانمند هستند یا نه، آنچه که بیشتر مساله را مهم می کند این
است که جامه عمل پوشاندن به چنین ایده های بلند پروازانه به شدت برای انسان چالش
برانگیز هستند، چرا که به مرزهایی از مفاهیم وارد می شوند که قرنهاست مختص انسان
بوده است.
آنچه در ابتدا رخ می نمایاند، ماهیت امر زیبایی شناسی است.
برای چگونگی پیگیری مساله، نخست ماهیت امر مجردی مانند
زیبایی شناسی را در نظر می گیریم. زیباییشناسی که در گذشته یکی از رشتههای سنتی
فلسفه بوده و اکنون نیز مرتبط با فلسفه هنر است، مقوله ایست سهل و ممتنع. از نظر
فلسفی، زیبایی ماهیت وجودی مستقل دارد و همچنین امری است غیر قابل انتقال. تجلی
چنین امر غامضی در یک ماشین صرف نظر از امکان پذیر بودنش (که گرچه تا حدی تحقق
یافته) با تمامی آموزه های فلسفی متضاد خواهد بود. همچنین نیازمند واژه دیگری برای
توصیف چنین امری در ماشین خواهیم بود، چرا که نمی توان واقعا دریافت آیا زیبایی
شناسی ماشین احساس کردن است یا نوعی دیگر از ادراک! به علاوه، اولین پرسش چنین
خواهد بود: آیا باید گزاره های فلسفی موجود را تغییر داد که توجیه کننده رفتار
ماشین ها باشند و یا همان گزاره های انسانی قابل تعمیم به رفتار ماشینها خواهند
بود یا نه؟ آنچه مسلم است اینست که از نظر متخصصان هوش ماشین رفتار هوشمند در
ماشینها در بسیاری موارد نه تنها تقلیدی از عملکرد انسانی نیست، بلکه بسیار متفاوت
خواهد بود از آنچه که انسان انجام می دهد.
اما
بدترین وجه قضیه زمانی نمایانگر می شود که آدمی نداند آنچه که کار هنری اش را
ارزیابی می کند ماشین است و یا انسان! و باز هم واقعیت وحشتناک تری رخ می نمایاند،
توان خلق کردن. فراگیری زیبایی، امکان نقد و تحلیل را به دنبال خواهد داشت و مسلما
در پس آن باید انتظار خلق را نیز کشید، درک زیبایی مقدمه خلق است و خلق توسط ماشین
این یگانه توانایی انسانی را نیز منهدم خواهد کرد. با این اوصاف دور نخواهد بود
زمانی که ماشین دست به خلق می زند، و از آنجا که در یادگیری توانمندتر از خالق خود
است (متکامل تر بودن مخلوق همواره طبیعی است، زیرا که خالق از نقصهای خود آگاه است
و سعی می کند مخلوق را عاری از این نواقص پدید آورد)، رفته رفته عرصه برای این
خالق کوته اندیش تنگ خواهد شد. چه چیز می تواند قدرت خلق کردن را از ماشین سلب کند
آنجا که توان درک زیبایی ها و زشتی ها را دارد؟
پس شاید
بهتر آن باشد که از چنین امری دور ماند و این یگانه برتری بشریت را دست نخورده
باقی گذاشت، اما به هر حال به جبر "خلق کردن" باید تن داد و خالق در
انتها قربانی مخلوق خواهد شد.
1 comment:
salam jaleb bod./ reza
Post a Comment